ایده ال ما در تغییر شرایط کنونی و برقراری جامعه ای دیگر این است که طبقه کارگر و طبقات ستمدیده با به میدان آمدن و سرنگونی حکومت قدرت را بدست گیرند .
در مبارزات تا کنونی جاری در جامعه در مقابل دشمن و بخصوص در جنبش اخیر ( جنبش زن زندگی آزادی ) واقعیت ها نشان داد که طبقات اجتماعی به دلایلی این توان و ظرفیت را ندارند . از جنبش پیشروان دفاع عملی نکردند و آنها را تنها گذاشتند .
سرنگونی حکومت از طریق مبارزات طبقاتی و چنین فرضیه ای ممکن است در آینده روی دهد ، مسئله ای است و اینکه تا کنون صورت نگرفته مسئله ای دیگر .
اما واقعیت جامعه جدا از فرضیات راه خود را پیش میبرد .
جهان کنونی تحت سیطرۀ لیبرالیسم کنونی توده ها در فاز قیام و سرنگونی حکومت ها نیست . در مورد ایران حتی به میدان آمدن مردم و شعار دموکراسی خواهی هم که در اوضاع دیگر کشورها جاریست هم خبری نیست .
حکومت اسلامی ایران و اوضاع نا به سامانش در جامعه و در جهان فرضیه های دیگری در دستور کار گذارده .
از نظر امریکا و دوئل غربی با ژست های دموکراسی خواهی شان سیاست های ضد انسانی این حکومت در داخل ایران مسئله ای نیست . منافع سیاسی برایشان اهمیت دارد .
حکومت ایران از نظر جهانیان یک حماس دیگر است . مداخله جمهوری اسلامی در منطقه و پیشبرد تروریسم اسلامی برای قدرت های جهانی مسئله است . در مقابل این حکومت کاری خواهند کرد . به خصوص امریکا .
سر گندیدۀ حکومت ایران به ارتجاع مذهبی در دنیا و به خصوص روسیه و چین وصل است .
از نظر قدرت ها دست بردن به این معادله پیچیدگی هایی دارد . امریکا نگران است که تجربۀ ناکام عراق و افغانستان را تکرار نکند . اما این مانع نمیشود که امریکا و ابر قدرتیش را در شرایط کنونی از یاد ببرد .
استارت مسئله را امریکا با به میدان کشیدن جمهوری اسلامی با بحث اتمی و میدان مذاکره آغاز کرده است .
جمهوری اسلامی میداند که این قمار آخر است . شرکت نکردنش در این قمار باخت و شرکتش هم باخت است .
معادله ای به طرفین تحمیل شده . اگر چه هر دو نگران اند . امریکا در پیشبرد سیاستش و ایران در تقابلی که قرار گرفته است .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر