بدون توجه به اصل مارکسیستی "دوران گذار سیاسی" مارکس ، نقد کنفرانس اسلو ممکن نیست .
"میان جامعه سرمایه داری و جامعه کمونیستی دوران تحول انقلابی اولی به دومی قرار دارد. دوران گذار سیاسی، مطابق با همین دوران است که در آن دولت چیزی جز دیکتاتوری انقلابی پرولتاریا نمیتواند باشد. " مارکس
در کنفرانس اسلو : حقوق بشر در ایران پس از جمهوری اسلامی که به ابتکار سازمان حقوقبشر ایران برگزار شد . حاضران بر مسائل عملی مانند عدالت در دوران انتقال و ... پرداختند .
موضوع کنفرانس فوق بر سر سرنگونی جکومت و جایگزینی آن است . به خودی خود شرکت هر جریانی در آن مشکل نیست . پلاتفرم و برنامه اصل است .
احزاب و شخصیت های بورژوایی در مقابل حکومت پلاتفرمشان روشن است . برداشتن حکومت و انتقال آن . جابجایی افراد و احزابی دیگر با افراد و جریانات دخیل در حکومت . با سیستم و پارلمان و ارگان های اصلی و درهم شکستن آن کاری ندارند . حفظ سیستم سرمایه داری اصل تغییر ناپذیر آن است . نام ها عوض میشود . مرحلۀ گذار در آن جایی ندارد .
اما چپ فاقد برنامه و پلاتفرم است . فقط سرنگونی طلب است .
منتقد شرکت چپ در این کنفرانس ، دست روی نکته ای درست گذاشته است . اما این بدون جایگزینی نقد موثری نخواهد بود . منتقد چپ و این حرکتش بدون اتکا به مارکسیسم و ارائۀ دوران گذار که اصل تخطی ناپذیر مبارزۀ طبقاتیست ، چیزی نگفته است .
مارکس گفته است : "
"میان جامعه سرمایه داری و جامعه کمونیستی دوران تحول انقلابی اولی به دومی قرار دارد. دوران گذار سیاسی، مطابق با همین دوران است که در آن دولت چیزی جز دیکتاتوری انقلابی پرولتاریا نمیتواند باشد. "
اصل اساسی و بنیادین کمونیسم در تغییر حکومت و دولت سرمایه دای را مارکس بیان کرده و سر پیچی از آن راه دیگر است .
چپ که عملا" و بدون هیچ نقد و نظری بنیان های مارکسیستی را کنار گذاشته و راه خود را میرود .
ممکن است در شکل حکومتی احزاب چپ با شکل حکومتی احزاب بورژوایی تفاوت هایی وجود داشته باشد . اما شکل حکومتی احزاب چپ با نظریۀ مارکس کاملا" متفاوت است .
چپی که مارکسیسم را کنار گذاشته و به نظرات مارکس و لنین پایبند نیست و فقط خود را کمونیست میداند ، در این مورد اشتباه نکرده است . این منتقد این چپ است که به بنیاد های فکری چپ توجه نمیکند و او را کمونیست میداند .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر