ما اصولا" و بنا به عقایدمان مخالف اعدام هستیم . اما اگر امروز و در فردای مبارزه و در مقطع و یا مقاطعی از اَن ضروری شد شاید با دشمنان آزادی و برابری و برای نیل به هدف به اعدام هم مبادرت ورزیم .این اصولی ترین موضع است . چرا ؟ چون موضعمان را از قبل روشن کرده و دروغ نگفته ایم . اما اگرغیر از این گفته باشیم و به اعدام متوسل شویم ، آنوقت ریا کاریم .
Mohammad Rahimi کاکه بێرۆز گیان، مه سه له راس ۆیژی و درۆ نه کردن نیه. جمهوری ئیسلامی درۆ ناکات ئێژی له سیاسه ت ئێعدام مۆخالێفه کانی په ێڕه ۆی ده کات. هه ر ئیمڕۆ مۆحه مه د سه لاس باۆه جانی ئێعدام کرد و ڕایچی گه ێاند. ئا ێا ئه ۆ کاریه له قۆبح و گڵاۆ بونی سیاسه ت ئێعدام که م ئه کات؟ ئێمه وه ک کۆ مۆنیست له به ر ئه ۆه مۆخالف سیاسه ت ئێعدامین چونکه به قه تڵ عه مدی ئه زانین. زۆر جار که سانێک به ئیشتباه له دادگا کان به تاۆانبار ئه ناسرین. نه بون سیاسه ت ئێعدام لانی که م گیانیچیان ناخاته خه ته ر چونکه کاتێک ئێعدام کران ئیتر ئه ۆ ئینسانه بێ تاۆانانه زینگه ۆ ناکرین. ئێعدام ٣٠٠٠٠ زیندانی سیاسی به ده س ج. ئیسلامی ئیتر جێگه ێ خۆه ێ هه س. مه سه له ئه مه سه وه ختێک ئێمه شه رت و شروتێک دابنین و بێژین له ۆ مه ۆقه عیه ته دا سه ران ڕژیم ئێعدام ئه که ین ئه ۆانیچ ئێژن سه عی ئه که ن له ئێمه گه ل ئێعدام بکه ن که هه رگیز ده سمان به ده سه ڵات نه گه ێت و ئه ۆان ئێعدام بکه ین. ئه ۆینیت که سه ران درنده ج.ا. و دیکتاتۆرگه ل مه نته قه له ۆ قسه ێ تۆه باشتر ئیستفاده ئه که ن تا خۆه ت. ئیشاره یچۆ به له نین کردگه. له نین ئینسانێک بوگه وه ک من و تۆ و دۆچار ئیشتبا و خه تایچ بوگه فره جار. ئه میچه یه کێک له ۆ خه تا گه لیه سه که به بۆنه ێانه ۆه بڕێک که س ئێژن له نین ڕێگه ێ بۆ ئێستبداد ئێستالینی خۆه ش کرد. له بیرته جه لال تاڵه بانی حازر نه و پاێ حۆکم ئێعدامه که ێ سه دام ئیمزا بکات که زۆر له سه ران ج.ا فره تر جه ناێه تی کرد. وه ک ڕه فێقێک قه یمی داۆات لێ ئه که م ئێعلام بکه مۆخالێف ئێعدامی به بێ هیچ قه ید و شه رت و ئه ما و ئه گه رێک.
بهروز شادیمقدم Mohammad Rahimi کاک حمه عزیز ، با اجازه ات فارسی مینویسم که بقیه هم متوجه شوند . نوشته اید که لنین خطا و اشتباهات زیاد داشت . میشود به آنها اشاره ای بکنی . Mohammad Rahimi کاک بهروز جان، خطا های لنین یکی و دو تا نیست که بشود به همه آنها اشاره کرد. من همین الان پاسخ شما را دیدم. و لیست اشتباهات لنین را هم در ذهن ندارم، با این وصف به چند مورد آنها اشاره میکنم. قبلا اینرا یادآوری میکنم که این اشتباهات و خطا ها سر سوزنی از بزرگی این رهبر انقلابی طبقه کارگر جهانی نمی کاهد و علیرغم انها هم او همچنان رهبر بی همتای پرولتاریای جهانی است. و اما اشتباهاتی که در همین لحطه به ذهن من خطور میکند اینهاست: در چه باید کرد طرح لنین از حزب اساسا محدود به انقلابین حرفه ای است. لنین هرگز رسما اشتباه بودن این نگرش را اعلام نکرد گرچه بعد از ١٩٠٥ اهمیت بیشتری برای اعضای حزب قائل بود نسبت به دوره ١٩٠٢. لنین در پاسخ به بوگدانف و رادین که آنها جایگاه حزب را بمراتب مهمتر از جایگاه شوراها میدیدند به درست به نقش مهم و برابر حزب و شورا در انقلاب کارگری اشاره میکند، در عالیکه امروز برای ما روشن است که شوراها جایگاه مهمتری دارند. لنین به اشتباه پس از ٦ ماه مجلس موسسان را فرا خواند و هنگامی که ١٩% رای آنرا بدست آورد به رای عمومی دهن کجی کرد و مجلس را ملغی کرد. لنین به اشتباه حکومت حزب بلشویک را اعلام کرد گرچه روشن بود حکومت یک اقلیت است بجای اینکه همراه با منشویکهای چپ و اس ر های چپ حکومت ائتلافی تشکیل دهد. در ١٩٢١ در کنگره دهم اپوزیسیون کارگری را منحل کرد و قطعنامه ای در اینرابطه به تصویب کنگره رسید. این سیاست لنین بعدتر به استالین اجازه داد تمامی فراکسیونها را ملغی کرده و به قتل عام مخالفین خودش در حزب بپردازد. چنانکه گفتم خطا فراوان است اینها مشتی از یک خروار است
بهروز شادیمقدم کاک حمه گیان با سپاس از اینکه وقت گذاشتی و جواب سئوال مرا دادی ، ابتدا در مورد بحث " انقلابین حرفه ای" درچه باید کرد لنین : "مسألۀ انقلابیون حرفه ای . این ادعا مبنی بر این که لنین خواهان حزبی که به وسیلۀ روشنفکران حرفه ای ساخته شود، کاملاً بی اساس و کذب محض است. این اتهام نیز تنها از «چه باید کرد»، توسط مخالفان استنتاج شده است. در همان زمان به محض این که این اتهام وارد شد، لنین آن را بارها در نوشته ها مردود اعلام کرد. نکتۀ مهمی که در پیوند با این مبحث باید ذکر کرد، مسألۀ غیر قانونی بودن فعالیت احزاب در روسیه بود. باید توجه کرد که نظریۀ حزب لنینیستی، یک فرمول عام و جهانشمول برای تمام کشورها و تمام موارد، نبود. بلکه پاسخی بود برای وضعیت سال ۱۹۰۲ در روسیه تزاری. لنین منظورش از «انقلابیون حرفه ای» در وضعیت روسیه این بود که تشکیلاتی به وجود آید که اعضا و فعالان آن ضمن انجام اقدامات کارگری، هر روز از سوی پلیس شناسایی و راهی سیبری نشوند.«ضدّ لنینیست ها» استدلال می کنند که منظور لنین از «انقلابیون حرفه ای“» این است که او خواهان استخدام روشنفکران تمام وقت برای انجام فعالیت های حزبی بوده است. بدیهی است اگر چنین می بود محققاً این روش به حذف کارگران منجر می شد. اما نظر لنین چنین نبود. سال ها پس از نگاشتن «چه باید کرد»، او به کرّات متذکر شد که حزب به اعضایی نیاز دارد که بخش عمده (یا تمام) وقت آزاد خود را به امور تشکیلاتی بپردازند. به سخن دیگر «انقلابی حرفه ای» کسی است که فعالیت سیاسی او نقش محوری و مرکزی در زندگی اش داشته باشد. یعنی زندگی روزمرۀ او تابع کار سیاسی اش باشد، و نه برعکس. بدیهی است که کار سیاسی برای یک انقلابی نمی تواند یک مشغولیت باشد. مسلماً یک انقلابی حرفه ای مانند هر فرد دیگر در جامعه باید مشغول به کار باشد؛ اما کار و زندگی خصوصی او در مرکز زندگی اش قرار نمی گیرد، بلکه کار شخصی او بر محور کار سیاسی اش سازمان می یابد. البته تردیدی نیست که عده ای نیز به شکل تمام وقت در حزب می توانند استخدام گردند. اما این امر می تواند موقتی باشد و شامل حال تمام اعضای حزب گردد و نه تنها یک عدۀ برگزیده و به شکل دائمی. اما در عین حال، حضور انقلابیون حرفه ای کارگر در حزب از اهمیت بسیاری برخوردار است. نخست این که کارگران عضو حزب می توانند وقت بیشتری برای فعالیت حزبی بگذارند و از کار روزمرّه در کارخانه برای مدتی رها گردند. دوم این که در این فرصت آن ها تعلیمات سیاسی و آموزشی لازم را می بینند و در بازگشت به کارخانه مجهز تر از پیش دخالت سیاسی خواهند کرد." پيشگفتار م. رازی بر چه باید کرد لنین
Mohammad Rahimi کاک بهروز عزیز، بجای اینکه اگر در مقابل نوشته من خودت چیزی داری بنویسی نوشته شخص دیگری را ضمیمه کرده ای. من فکر میکنم این کارت صحیح نیست. برای اطلاعت من مازیار رازی را میشناسم. جریان ایشان در شهر لندن طی ٢٥ سال گذشته از ٢ نفر به ده نفر تبدیل نشده است. اگر لنین بیچاره میدانست چه کسانی از او دفاع میکنند!!
بهروز شادیمقدم حمه جان نوشتۀ رازی را نقطه نظر خودم دانستم . فکر نمیکنم این ایرادی داشته باشد و هم از نظر گسترش پلمیک اینکار را کردم .
Mohammad Rahimi کاکه بێروز گیان پلمیک چاره ێ ده رده کان ئێمه نیه. ٣٠ ساڵه چه پی ئێران خه ریکیه تی به کۆێ گه یشتوه. ئه ۆه ی ئێمه زۆرتر له هه ر شتێک پێویستمانه سیاسه تی رون و شه فاف، پرنسیپی جێگای پشتیوانی چینی کرێکار، و اخلاقێکی دور له درۆو ده له سه و فرت و فێڵه. من دواتر ئه ۆ نوسراۆه ێه که ئادرهسه که ێۆ داگه به دوو زمان ده خۆێنمه ۆه و جوابت ده ده مه ۆه. به داخه ۆه نوسراۆه که ی لنین یارمه تیه ک ناکات و هێشتاش پێم واێه ئه ۆ جۆره دیفاع کردنه له کۆشتنی بنه ماڵه ی رۆمانف نمونه ی بێ ئه خلاقیو دورووییه له سیاسه تی حیزبی بڵشویکدا. به جێگه ی ئه ۆه ده بووا لنین ئێعدامی ئه ۆ بنه ماڵه ێه وه کوو لادان له پرنسیپی ناسراۆیان له قه ڵه م بداێت. ته نانه ت له شه ڕیچدا اسیری جه نگی ئێعدام ناکرێت. ئه ێان توانی به جێگه ی کۆشتنیان له زیندان ڕاێان بگرن بۆ ئه به د و به بێ مه لاقات. که له نین مه جبور نه ۆێت قه ید و شه رت بۆ پرنسیپه که ێ خۆه ێ دابنێت. کاکه گیان تۆ ئه زانی که هه ر ئیسه له ئامریکا، چین، ئێران، و زۆربه ی وڵاتان سیاسه تی ئێعدام گیانی هه زاران ئینسان لیان ده ستێنێت و به شێکیشیان به بێ تاۆان. دژاێه تی له گه ڵ ئێعدام نیشانه ێ به رته ری و پێشڕه ۆ بوونی ئێمه ێه و نابێ ئه ما و ئه گه ری له سه ر دابنین.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر